پروفسور يحيی عدل
پروفسور يحيی عدل در سال 1287 در تبریز و در خانوادهای متمکن به دنيا آمد.
دکتر یحیی عدل، تحصیلات دبستان را در مدرسه حکمت تبریز به پایان برد و تحصیلات دبیرستان را به سبب انتصاب پدر بهعنوان حاکم کرمانشاه در این شهر انجام داد.
وی مدتی از تحصیل بازماند تا سرانجام پدرش به هزینه شخصی وی و برادرش را به فرانسه فرستاد. او در پاریس تحصیلات دوره متوسطه را در رشتههای فلسفه و ریاضی به پایان رساند و پس از مدتی تحصیل در دانشکده ریاضی، به تشویق عمویش وارد دانشکده پزشکی پاریس شد. سپس بهمدت دو سال دستیار گرگوار و رئیس درمانگاه بود. در این مدت به رشته جراحی روی آورد.
دكتر عدل چندین سال در رشته جراحی عمومی و اورولوژی مطالعه کرد. او در سال 1317 پایاننامه خود را دربارۀ درمان آدنوپاتی سلی از تصویب گذراند و موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پاریس شد و پس از موفقیت در کسب درجه لوره آ در سال 1318 و درست یکماه پیش از شروع جنگ جهانی دوم، به ایران بازگشت و در دانشکده پزشکی استخدام شد.
در زمان بازگشت دکتر عدل، پروفسور اوبرلین فرانسوی را برای سامان دادن به وضع دانشکدهی پزشکی تهران استخدام کرده بودند و او عدل را برای تدریس انتخاب کرد. وی ابتدا رئیس درمانگاه و بعد دانشیار شد و سپس کرسی استادی جراحی عمومی و ریاست بخش جراحی بیمارستان سینا به وی سپرده شد.
دکتر عدل به همهی همکاران بيمارستان دستور داده بود که هيچ بيماری را بهدليل نداشتن تخت خالی رد نکنند و حتی کف اتاق بخوابانند و به اين ترتيب بيمارستان سينا، مرکز اورژانس پايتخت شد. او يک واحد انتقال خون بنا کرد و همچنین اولين دورهی آسيستانی آزاد(رزيدنتی) را برنامهريزی نمود.
رفت و آمد دکتر عدل با مقامات بلند کشور و دربار پهلوی، او را تبدیل به شخصیتی سیاسی کرد و باعث شد تا بعد از کنارهگیری اسدالله علم، به دبیرکلی حزب مردم منصوب شود. او همچنین در سال 1342، به سناتوری مجلس سنای ایران رسید و تا چهار دوره این مقام را حفظ کرد.
دکتر عدل هر ساله در تابستان به پاريس میرفت، کارهای نوين جراحی را سوغات میآورد و وسايل جراحی را با هزينهی خود خريده و به بيمارستان اهدا میکرد. او روشهای نوین جراحی را نیز به جوانها آموزش میداد و بهعلت نیاز مملکت، تمام رشتهها اعم از جراحی عمومی، ریه، قلب، استخوان، مغز و اعصاب و… را تعلیم میداد. او همیشه میگفت که:
“من نمیدانم این مرض من است یا حسن من که هرچه میدانم و بتوانم به شاگردانم باید یاد بدهم، شما هم همینطور باشید.”
وی مکتبی در ایران پایهگذاری کرد که به مکتب عدل شهرت دارد. بزرگترین هنر دکتر عدل آن بود که ترس جراحان را از عمل جراحی از میان برد و به آنان اعتمادبنفسی داد که به جراحی روی آورند و موفق شوند.
دكتر عدل، بیهوشی بهطریقه جدید را با استخدام متخصصین بیهوشی از خارج (دکتربوله) راهاندازی کرد و بسیاری از عملهای ناممکن را ممکن ساخت. به دستور ایشان در انستیتو پاستور، سرمهای تزریقی را که امروزه مصرف میشود، بهصورت غیر تبزا تهیه نمودند.
مهمتر از سرم آپایروژن و ابداعات جراحی و علمی، از مشخصههای بارز او تعلیم نکات اخلاقی به شاگردانش بود، بهطوریکه وی به هیچکس بدی نمیکرد و بدگویی درباره کسی را قبول نداشت.
دكتر عدل ازخودگذشتگی زیادی داشت و از اعتبار علمی و اجتماعی خود که با جراحی اکثر رجال و صاحبمنصبان و مقامات کشوری و لشکری و روحانی بهدست آمده بود، برای رفع بسیاری ازگرفتاریهایی که برای همکاران و اطباء پیدا میشد، استفاده و از حقوق حقه آنها نیز دفاع میکرد.
در عوارض جراحی که برای شاگردان پیش میآمد، سینه خود را سپر کرده و مسئولیتها را خود بهعهده میگرفت و در درمان عوارض حاصله مزدی دریافت نمیکرد.
وی از دولت ایران و دولت خارجی، مدالها و نشانهای علمی زیادی گرفت و عضو آکادمی جراحی پاریس شد. همچنین افزون بر خدمات و افتخارات بیشمار در علم پزشکی، تألیف و ترجمه و نظارت بر تألیف دهها عنوان کتاب و مقاله را در کارنامه علمی خود دارد.
_ پروفسور عدل در سال 1374، كتابی با عنوان «انفاركتوس روده و مزانتر» را همراه با دكتر حيدر صدرالدين نيّری، تأليف كرد كه در سال 1377 چاپ مجدد شد.
_ كتاب «سميولوژی جراحی» نوشته لوسين لژه با ترجمه و تنظيم جلال سيدفرشی و عبدالحميد حسابی، زيرنظر پروفسور يحيی عدل در سال 1345 منتشر شد.
_ کتاب «هيداتيوز، بيماری هيداتی» نیز دیگر اثری است که با نظارت و راهنمايی پروفسور عدل در سال 1346 به همت دانشگاه تهران منتشر شد.
_ وی همچنین نویسنده مقالاتی در نشریات و مجلات معتبر علمی پزشکی همچون انال آناتومی، بولتن مجمع كالبدشناسی، انال آناتومی پاتولوژيک و مجله مديكال پراتيک بود.
پروفسور عدل سرانجام پس از 40 سال تدريس و خدمت در مسئوليتهای مختلف ازجمله مديريت گروه آموزشی جراحی و عضويت در كميتهی انتصابات و ترفيعات و كميسيون آموزشی دانشكدهی پزشكی، در سال 1358 بازنشسته شد.
با اين همه تا آخر ماههای حيات پربركت خویش، از خدمت در كسوت جراحی و استادی دانشگاه بازنايستاد. استاد با وجود تعطيلی مطب خود در سالهای آخر عمر، عمدتاً به مشاوره و راهنمايی جراحان مشغول بود و گاهی با تقاضای آنان به انجام عمل جراحی بر روی بيماران میپرداخت.
وی اهتمام زیاد داشت که شاگردان خوب را برای بهتر شدن کار و سوادشان به خارج بفرستد و توصیههای ایشان را همکاران فرانسویشان با جان و دل قبول میکردند.
پروفسور یحیی عدل در 14 بهمن 1381 در سن 94 سالگی با سابقهی بیش از 70 سال جراحی و آموزش شاگردان بیشمار، در تهران درگذشت.
خانه موروثی ایشان بهعنوان یکی از آثار ملی، ثبت و بازسازی شدهاست.
پروفسور یحیی عدل:
“امروز گاهی به من ايراد میگيرند و میگويند تو به جراحان خيانت كردی. چون رسمی از اول گذاشتی كه جراح پول كم بگيرد خودشان را با ارتوپدها يا جراحان زنان و زايمان يا اعصاب مقايسه میكنند. در واقع راست میگويند؛ ما آن روزها برای پول كار نمیكرديم اصلا بلد نبوديم، نمیدانستيم مريض برای اين است كه پول بدهد. فكر میكرديم برای اين است كه خوب بشود. من به شاگردانم تقلب ياد ندادم. هيچكدام از شاگردانم بلد نيستند پول بگيرند.”
«گالری عکس»
دیدگاهتان را بنویسید