شهید زهرا بوکانیان
در دوازدهم تیر ماه سال 1360، درشهر کرج نوزاد دختری دیده به جهان گشود. نامش را زهرا نهادند.
پدرش تقی، قصاب و مادرش سیمابانو خانهدار بود. او فرزند سوم خانواده بود. چهار خواهر و دو برادر داشت.
مدرک دیپلم خود را در رشته تجربی گرفت و در کنکور سراسری سال 1379 شرکتکرد و در نیمسال دوم 1379 چون علاقه زیادی به رشته پرستاری داشت در دانشگاه علوم پزشکی قزوین شروع به تحصیل کرد و دانش آموخته رشته پرستاری شد و مدرک لیسانس پرستاری را در تاریخ 11/26/ 1383 گرفت.
بعد از فراغت از تحصیل در تاریخ 84/5/28 به عنوان نیروی طرحی به مرکز آموزشی و درمانی بوعلی سینا معرفی شده و در این مرکز در بخش Icu بصورت شیفت در گردش مشغول بهکار شد. علاقه به مطالعه و تحقیق در دوران تحصیل باعث شد، چندین مطلب علمی در زمینه رشته پرستاری در آن زمان ترجمهکند.
در ماههای پایانی دوران طرح در 86/1/09 با صادق زمانی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج تنها دخترش به نام ستایش بود که در تاریخ 90/1/20 به دنیا آمد.
علاقه به کار و روحیه خدمت به مردم و تکریم ارباب رجوع باعث شد در تاریخ 86/10/01 تا 88/9/30 بعنوان پرستار قراردادی در مرکز آموزشی و درمانی بوعلی سینا مشغول به کارشود و ارتباط خوب با همکار و بیمار و مافوق و لیاقت و شایستگی علمی از او فردی سخت کوش و پرتلاش ساخته بود.
در تاریخ 88/7/16 و به دنبال راه اندازی بخش آنفولانزا و کمبود نیروی انسانی در آن زمان جز ده نفر اول بود که در این بخش تا زمان حضور کلیه نیروها شروع به فعالیتکرد.
یکی از ویژگیهای او روحیه جهادی بالا، اخلاق نیکو و مهربانی بود. که ذاتاً او را فردی فداکار و عاشق خانواده و جامعه ساختهبود. احساس مسئولیت میکرد و فوق العاده فعال بود. در مدت کوتاهی مراحل ترقّی و پیشرفت را پشت سرگذاشت. رعایت نظم و انضباط اداری در کنار توانمندیها و قابلیتهای ایشان باعث شد در تاریخ 95/07/06 به سمت سرپرستار بخش داخلی مردان مرکز آموزشی و درمانی ولایت منصوب شود.
در دوران همهگیری بیماری کرونا جز داوطلبانی بود که مسئولیت بخش کرونا را قبولکرد، تا بتواند با روحیه ایثارگری و شهادتطلبی به مردم آحاد جامعه خدمتکند.
بوکانیان 12 سال سابقه کارداشت، از پرستاران مرکز آموزشی و درمانی بوعلی سینا و بیمارستان رحیمیان و مرکز آموزشی و درمانی ولایت قزوین بود. علاقه زیادی به شغل پرستاری داشت و به خاطر تعهد شغلی از وظیفه و رسالتش شانه خالی نمیکرد. در سختیها و مشکلات بیشتر به اهل بیت متوسل میشد، به طوری که در تربیت فرزندش از آموزه های دینی استفاده میکرد.
یکی از خاطرات آقای صادق زمانی همسر خانم بوکانیان مشرف شدن به مکه مکرمه به همراه دخترکوچکشان ستایش در سال 1394 بود. خانم بوکانیان اکثر کسانی که در این سفر توانایی انجام طواف و ادامه اعمال حج را نداشتند همراهی میکردند تا آنان نیز از این سفر معنوی بهره لازم را ببرند. علاقه دیگر ایشان سفررفتن به مکانهای زیارتی و تاریخی بود. علاقه به اهل بیت و عشق به امام رئوف و زیارت حرم امام هشتم (علی ابن موسی الرضا) بود که هر ساله به اتفاق خانواده در لحظه تحویل سال سعی میشد به پابوس این امام همام بروند. ولی با توجه به همهگیری بیماری در این سالها و نیاز کادردرمان به خدمات افرادی مثل خانم بوکانیان از این سفر صرفنظر شدهبود.
در فروردین ماه 1400، با توجه به کم شدن آمار بستری بیماران مبتلا به کرونا در شهر قزوین، مقدمات سفر به شهر مقدس مشهد مهیا شد و با توجه به تعهد بالای ایشان به خدمت، هفته اول فروردین در بیمارستان ولایت و در بخش کرونا حضور فعال داشته و به خدمترسانی به بیماران مشغول بودند.
ایشان در هشتم فروردین 1400به همراه خانواده عازم مشهد شدند و در آخرین سفر و پس از زیارت حرم امام رضا (ع)، در انتهای شب با علائم تب و لرز به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد مراجعه نموده و با مثبت شدن تست کرونا در این بیمارستان بستری میشوند و علی رغم تمام تلاشهای تیم درمان بیمارستان امام رضا (ع) که دلسوزانه پیگیر درمان او بودند در تاریخ 10 فروردین 1400 در سن 40 سالگی در شهر مقدس مشهد جان پاکش را به جان آفرین تسلیم نمود.
عکسهای زیر مربوط به دوران کودکی شهیده زهرا بوکانیان در کنار دوستان میباشد.
عکسهای زیر مربوط به مراسم تشییع پیکر شهیده زهرا بوکانیان در مرکز آموزشی و درمانی ولایت
کلیپ آیین بدرقه و وداع با شهیده زهرا بوکانیان در مرکز آموزشی و درمانی ولایت
عنوان: آیین بدرقه و وداع با شهیده زهرا بوکانیان
مکان: قزوین، مرکز آموزشی و درمانی ولایت
تاریخ فیلمبرداری: 1401/01/11
موضوع: مراسم تشییع و خاکسپاری
شرح کوتاه درباره فیلم: آیین بدرقه شهیده زهرا بوکانیان همکار پرستار شاغل در مرکز آموزشی و درمانی بوعلی سینا، بیمارستان رحیمیان و مرکز آموزشی و درمانی ولایت بود وی مبتلا به کرونا شده و بعد از بستری در بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد، نتوانست با این بیماری مقابله کند و تسلیم تقدیر الهی شد.
دیدگاهتان را بنویسید