دکتر حسین میرشمسی
دکتر حسین میرشمسی، فرزند مرحوم سید محمد، در سال 1293 در اصفهان متولد شد.
استاد ميرشمسی، بنيانگذار توليد واکسن به خصوص واکسنهای انسانی در مؤسسه رازی بود و به همين دليل از ايشان به عنوان «پدر واكسن ايران» ياد میشود.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در اصفهان به پایان رسانید و پس از دریافت مدرک دیپلم در سال 1314، تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آغاز نمود. وی پس از اخذ مدرک دکترا در سال 1320، به عنوان کارمند فنی در مؤسسه سرم و واکسنسازی رازی در حصارک، به خدمت پرداخت.
پس از طی 9 سال خدمت در این مؤسسه با عناوین کارمند فنی، کارورز و دستیار آزمایشگاه، در سال 1329 برای کسب تخصص عازم کشور فرانسه شد.
دکتر حسین میرشمسی در سال تحصیلی 1951-1950 در انستیتو پاستور پاریس پس از طی دوره میکروبشناسی و ایمنیشناسی، دیپلم این رشته را دریافت کرد. سپس، در همین سال در دانشکده دامپزشکی آلفرد وابسته به دانشگاه پاریس به عنوان دانشجوی اکسترن ثبت نام و پس از طی دوره و شرکت در امتحانات نهایی آن دانشکده، مدرک دکترای دامپزشکی دانشگاه پاریس را اخذ کرد.
او به مدت 4 ماه در سه مؤسسه در آمریکا دورههایی را در زمینه تهیه واکسنهای میکروبی و توکسوئیدها گذراند و پس از مراجعت به ایران به عنوان رئیس بخش با تولید واکسنهای باکتریایی (توکسوئیدها) و سرمهای درمانی به خدمت خود در مؤسسه رازی ادامه داد. در سال 1334 پست معاونت فنی مؤسسه و مسئول واحد تولید مواد زیستی مصرف پزشکی مؤسسه رازی را احراز نمود.
در سال 1339 (1960) پس از آنکه تولید واکسنهای ضد دیفتری، کزاز و سیاه سرفه به مرز تولید انبوه رسیده بود و با توجه به علاقه شخصی وی به پژوهش در زمینه ویروسها، برای استفاده از دو بورس در کشور آمریکا عازم این کشور شد.
طی سال اول با استفاده از بورس مؤسسه بهداشت آمریکا و در چهار ماه بعد با استفاده از بورس سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (F.A.O) به فراگیری علوم جدید در زمینه ویروس شناسی پرداخت. همچنین به مدت 4 ماه در شورای پژوهش پزشکی لندن در یک برنامه پژوهشی ویروسشناسی شرکت کرد.
پس از مراجعت به وطن، فعالیتهای وسیعی را در زمینه پژوهشهای ویروسشناسی انجام داد و در اوایل تیرماه به منظور ادامه تحقیقات خود و همچنین تهیه مقدمات تولید واکسن ضد سرخک، با استفاده از بورس پژوهشی از طرف سازمان جهانی بهداشت دورهای 9 ماهه را در دانشکده پزشکی دانشگاه بایلور در شهر هوستون آمریکا گذراند. سپس 3 ماه دیگر در دانشگاه توکیو و مؤسسه واکسنسازی شیبا کارآموزی نمود.
از اواسط سال 1348 به تولید واکسن ضد سرخک در مؤسسه رازی پرداخت و از سال 1352 پژوهش در زمینه تولید واکسن ضد فلج اطفال را نیز آغاز نمود، بهطوری که تولید انبوه این واکسن نیز به فهرست واکسنهای تهیه شده در این مؤسسه افزوده شد و با توليد انبوه اين واكسن نقش بیبديلی در ريشهكنی فلج اطفال در كشور ايفا كرد.
دکتر میرشمسی در سالهای 1365 و 1366 موفق به تولید دو واکسن جدید ضد اوریون و ضد سرخجه نیز در این مؤسسه شد.
نسلهای بسياری سلامتی خود را مرهون برنامههای واكسيناسيونی میدانند كه با تكيه بر توليدات دکتر ميرشمسی و به رايگان در اختيار مردم قرار میگرفتند.
دکتر میرشمسی در طول دوره کاری خود بارها به عنوان نماینده و مشاور سازمان جهانی بهداشت مسئولیت مشاوره یا راهاندازی را در مراکز تولید واکسن کشورهای مختلف عهدهدار بوده است.
وی در سال 1962 به نمایندگی از طرف سازمان جهانی بهداشت، مرکز تولید واکسن کشور اردن را تأسیس کرد. همچنین از سال 1980 در انستیتو پاستور کشور تونس به عنوان مشاور و کارشناس سازمان بهداشت جهانی همکاری داشت و از سال 1970 نیز به عنوان نماینده سازمان جهانی بهداشت در منطقه خاورمیانه و خاور نزدیک در کمیته استانداردهای بیولوژیک وابسته به این سازمان فعالیت کرد. همچنین به عضویت آکادمی علوم نیویورک و مجمع بینالمللی زیستشاسان درآمد.
در سال 1984 از طرف یونیسف برای بررسی مشکلات مؤسسه واکسنسازی کشور کرهشمالی واقع در پیونگ یانگ، مأموریت یافت. این طرح به وسیله ایشان در کشور طراحی گردید و سپس توسط یونیسف به اجرا درآمد.
استاد میرشمسی هفت سال به عنوان استاد مدعو در دانشکده پزشکی، دامپزشکی و کشاورزی دانشگاه تهران به امر آموزش ویروسشناسی نیز اشتغال داشت. عضويت پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران و فرهنگستان علوم جهان سوم از جمله افتخارات استاد است.
دکتر حسین میرشمسی، 3 کتاب و بیش از 112 مقاله فارسی، فرانسوی و انگلیسی نوشته که به چاپ رسیدهاند. از سه عنوان کتاب تألیف شده توسط ایشان، کتاب “ویروس شناسی عمومی” در سال 1348 و “اصول ایمنیشناسی” در سال 1352 به عنوان بهترین تألیف سال انتشار خود، معرفی شدند.
ضمناً کتابی نیز با عنوان “پیشگیری و درمان با واکسن و سرم” تألیف کرد که ویرایش سوم آن در سال 1375 به چاپ رسیده است.
در سال1374 پس از 54 سال خدمت صادقانه در زمینههای علمی-پژوهشی، لوح تقدیر و نشان درجه اول پژوهشی توسط رئیس جمهوری وقت به وی اعطا گردید.
آقای دکتر میرشمسی به دفعات در جشنواره خوارزمی شرکت و جوایزی اخذ کرد:
- _ سال 1370 به عنوان همکار طرح پژوهشی “تهیه واکسن جدید ضد اوریون با ویروس تعدیل حدت یافته محلی”، برنده جایزه دوم پژوهش.
- _ سال 1373 به عنوان مجری طرح پژوهشی “ایمن سازی به ضد دو عفونت دیفتری و کزاز با توکسوئیدهای مایع ضد این دو عفونت از راه خورانیدن واکسن”، برنده جایزه اول پژوهش.
- _ سال 1374 به عنوان همکار طرح پژوهشی “تهیه آنتی ژن سرخجه جهت آزمایشگاههای تشخیص طبی”، برنده جایزه دوم پژوهش.
استاد از سال 1375 نيز به عنوان داور در جلسات بررسی طرحهای جشنواره خوارزمی شركت میكرد.
در سال 1381 دكتر عارف، معاون اول رئيس جمهور، ضمن تقدير از وی، آزمايشگاههای زيستشناسی پژوهشكده بيوتكنولوژی كشاورزی را به نام او ثبت كرد.
وی طبع شعر نیز داشته و در جوانی شعر میسروده است.
این بیت از اوست:
خسرو عشق بنازم که چو زد خیمه به دل / شهره دهر کند بی سر و پا کوهکنی
استاد حسين ميرشمسی از بنيانگذاران بيوتكنولوژی و چهرههای ماندگار علمی کشور، 23 آذر 1387 در سن 94 سالگی درگذشت.
بهمنظور ارج نهادن به زحمات و تلاشهای دکتر حسين ميرشمسی، روز سهشنبه 31 شهريور سال 1388 در بوستان دانشمندان پارک فناوری پرديس (20 کیلومتری شمال شرق تهران)، مراسم پردهبرداری از سردیس این استاد گرانقدر با سخنرانی دكتر چونلی هان، نماينده و مدير دفتر منطقهای يونسكو در تهران، پرفسور وفايی، مدير كل دفتر همكاریهای علمی و بينالمللی دانشگاه صنعتی شريف كه پيام پروفسور تيلور را قرائت كردند و سركار خانم افسانه ميرشمسی، فرزند پرفسور ميرشمسی، برگزار گردید.
- دكتر عباس شفيعی از همكاران و دوستان ديرينه دکتر ميرشمسی در مراسم بزرگداشت سالگرد درگذشت این استاد بزرگوار در دانشگاه تهران، از خدمات و تلاشهای علمی وی تقدر کرد و گفت:
«در سال 1320 كه جنگ جهانی دوم آغاز شد، تعداد زيادی در ايران مبتلا به بيماری ديفتری شدند كه يكی از آنها من بودم. در آن سال دكتر ميرشمسی موفق به ساخت سرم ضد ديفتری شد و يكی از اين سرمها به من زده شد و تقدير اين بود كه 26 سال بعد، در خدمت ايشان در مؤسسه سرمسازی رازی باشم.»
وی در رابطه با ساخت واكسن فلج اطفال در مؤسسه سرمسازی گفت:
«يک روز در بخش واكسن ويروسی، دكتر ميرشمسی به بنده گفت كه بايد واكسن فلج اطفال را بسازيم، چرا كه در آن زمان جان بسياری از كودكان به علت بيماری گرفته میشد. ايشان گفت كه بايد در عرض سه تا چهار ماه تمامی منابع موجود در داخل و خارج را مطالعه كنيم؛ بنابراين برای كسب تكنولوژیهای لازم و رفع ابهامات عازم شوروی شديم، اما آنها میگفتند كه ما اجازه انتقال دانش به شما را نداريم، اما به درخواست ما، توری در مؤسسات واكسنسازی آنها داشتيم كه درنهايت با متخصصان آن مؤسسات گفتوگو كرده و ابهامات خود را رفع میكرديم.
در آن زمان شورویها گفتند كه ما واكسن فلج اطفال را ميدهيم و در كشور خود با مارک ايرانی آن را توزيع كنيد، اما استاد ميرشمسی گفتند كه ما مونتاژ كار نيستيم.
درنهايت با كسب اطلاعات از كشور شوروی توانستيم در داخل کشورمان اين واكسن حساس را توليد كنيم كه پس از بازديد كارشناسان سازمان بهداشت جهانی و حتی مكتشف واكسن فلج اطفال از تجهيزات ما، آنها را تاييد كردند.
از سال 1352 به بعد واكسن فلج اطفال در داخل توليد و هر سال 40 تا 50 هزار دوز به وزارت بهداشت داده میشد.
استاد هميشه عاشق تحقيق بود و دل شيدايی برای تحقيق و توليد واكسن داشت.
حتی پس از تحميل جنگ از سوی عراق به ايران، دكتر ميرشمسی به فكر ساخت واكسن شاربون (سياه زخم) انسانی افتادند چرا كه بيم آن را داشتند كه عراقیها از بمبهای بيولوژيكی استفاده كنند، بنابراين طرح تحقيقاتی آن را نوشتند، اما به لحاظ برخی مسائل، سازمان تحقيقات آن را نپذيرفت.»
- خانم افسانه میرشمسی، فرزند مرحوم پروفسور میرشمسی در گفتگویی اختصاصی با نشریه حکیم مهر گفت:
«استاد میرشمسی از خانوادهای روحانی و پدر و برادر ایشان خطیب بودند و این اعتقادات به رگ و ریشه وی آمیخته بود و اولین خصوصیت اخلاقی دکتر میرشمسی، اعتقاد راسخ به نظم و نظامی که خالق برای ما آفریده است بود.
از خصوصیات دیگر ایشان میتوانم بگویم انسانی عاشق و دارای هدفی بزرگ در زندگی بود و تا جایی که خودش را به زحمت بیندازد دنبال آن هدف بزرگ رفت و تمام زندگیاش را وقف هدفش کرد.
دکتر میرشمسی انسانی بسیار دقیق و ذاتاً پژوهشگر بود و به کوچکترین چیزهایی که حتی با رشتهاش ارتباط نداشت با چشم کنجکاوانه مینگریست.»
خانم میرشمسی همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی بر آنکه “آیا پروفسور میرشمسی به راحتی به این درجه و عزت رسید یا سختی زیادی تحمل کرد”، گفت:
«پدرم در هشت سالگی پدرش را از دست داد و با تنگناهای مالی زیادی درگیر بود. ایشان با سختی و کار زیاد و با کمک برخی نظیر مادر و برادرش توانست به مدرسه برود و خود ایشان میگفتند که “در برف و یخ اصفهان کیلومترها میرفتم تا کتاب حلالمسائل را از یکی از دوستانم بگیرم و پیاده برگردم و تا نیمه شب مطالعه کنم و دوباره فردا تحویل دهم و این به دلیل آن بود که پول نداشتم کتاب بخرم.” گرچه ایشان با مشکلات زیادی روبرو بودند ولی عشقی چنان قوی داشتند که هیچ چیز جلودارشان نبود.»
فرزند مرحوم میرشمسی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر آنکه “در زمان حیات استاد به چه میزان از سوی نهادهای مختلف از جمله جامعه دامپزشکان ایران بعنوان قدیمیترین تشکل دامپزشکی کشور، سازمان دامپزشکی، نظام دامپزشکی و سایر نهادهای ذیربط از محضر استاد استفاده میشد و تکریم صورت میگرفت”، گفت:
«میدانید که از استاد تجلیل و تقدیرهای زیادی بعمل آمد که از آن جمله میتوان به نشان درجه یک پژوهش و بسیاری جوایز بین المللی و تقدیرهای مرتبط با کتاب معروف Who’s Who و غیره اشاره کرد. در رده مقامات بالای مملکتی هم از ایشان تجلیل شده و در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، زمان آقای دکتر خاتمی و فکر میکنم زمان آقای دکتر احمدینژاد از ایشان تقدیر بعمل آمد و محبت کردند و جوایزی اهدا نمودند. همچنین در جشنواره خوارزمی و غیره. اما در مورد دامپزشکان و نهادهایی که فرمودید، تعدادی از بزرگان دامپزشکی که به رحمت خدا رفتهاند و افرادی که خیلی با استاد رابطه کاری داشتند بعضاً در قید حیات نبودند ولی گرفتاریهای روزمره به قدری گریبانگیر همه هست که ارتباطات را محدود کرده است.»
خانم میرشمسی افزود:
«پدرم علاقه قلبی به تک تک همکاران دامپزشک داشت و تماس ایشان تا لحظه آخر با مؤسسه رازی، فرهنگستان علوم و آقای دکتر داوری اردکانی به هیچ عنوان قطع نشد ولی طی دو سال آخر زندگی استاد، میتوانم بگویم دور و برشان خیلی نبودند و کم به ایشان پرداخته شد و شاید هم به دلیل کسالتشان، عدهای فکر میکردند که استاد را اذیت نکنند!»
فرزند مرحوم میرشمسی درباره خدمات استاد و خاطرات تقدیر دیگران از این خدمات هم گفت:
«این مردم واقعاً نازنین هستند و خیلی قدردانی کردند. تا وقتی که پدرم در قید حیات بود، بهواسطه نامه گرفته تا ایمیل و یا دیدار حضوری از پدرم قدردانی کرده و ما را شرمنده میکردند. خاطرات زیادی از این دست دارم و یکی از این خاطرات به آقای دکتر شفیعی (دامپزشک و چهره ماندگار واکسن شناسی) که همکار پدرم بودند برمیگردد که میگویند: “سوزن دکتر میرشمسی من را نجات داد …”
و از این دست خاطرات بسیار داریم. به جرأت میگویم که مردم عاشق پدرم بودند و کاملاً دل به دل راه داشت، چون پدرم هم برای مردم زحمت کشید.»
«گالری عکس»